کار تماشاگر نوعی پرستش و بندگی و قبول ولایت است. او از خود سلب اختیار میکند و در یک فضای تاریک ، چشم به صحنهای روشن میسپارد و منتظر مینشنید تا فیلمساز او را سحر کند. فضا نیز تاریک شده است تا هیچ چیز جز فیلم ، توجه او را به خود جلب نکند و امکان استغراق در فیلم به تمامی فراهم شود . گوش و چشم و روح و عقل و اختیار بیننده ، همه به فیلمساز سپرده شده است . این کار ماهیتا نوعی عبادت است و از لحاظ "اخلاق" نیز توجه "غایت" آن ، ارزش پیدا میکند ؛ یعنی با توجه به اینکه فیلم اورا به سوی حق سوق میدهد یا به سوی شیطان ، ارزشی الهی یا شیطانی پیدا میکند ؛ گاه عبادت حق است و گاه عبادت شیطان. مرتضی آوینی!
و حال به مساجد و حوزه های علمیه سینما نگاهی بیاندازید .
.
درباره این سایت